یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت. بچّه هایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچکدام حال و روز خوبی نداشتند. هر جا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
1 | 383 | persianmoon |
![]() |
1 | 255 | paxpoz |
![]() |
0 | 437 | mahsasarlak |
![]() |
0 | 482 | ofoghit |
![]() |
0 | 214 | ofoghit |
![]() |
0 | 219 | ofoghit |
![]() |
0 | 205 | ofoghit |
![]() |
0 | 200 | ofoghit |
![]() |
0 | 202 | ofoghit |
![]() |
0 | 202 | ofoghit |
![]() |
0 | 206 | ofoghit |
![]() |
0 | 191 | ofoghit |
![]() |
0 | 196 | ofoghit |
![]() |
0 | 196 | ofoghit |
![]() |
0 | 194 | ofoghit |
![]() |
0 | 206 | ofoghit |
![]() |
0 | 189 | ofoghit |
![]() |
0 | 244 | ofoghit |
![]() |
0 | 200 | ofoghit |
![]() |
0 | 204 | ofoghit |
یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت. بچّه هایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچکدام حال و روز خوبی نداشتند. هر جا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم
مسابقات قهرمانی باشگاه ها بود . سال پنجاه و پنج . مام اول مسابقات ، هم جایزه نقدی می گرفت هم به انتخابی کشور می رفت . ابراهیم در اوج آمادگی بود .هرکس یک مسابقه از او می دید این مطلب را تایید می کرد . مربیان می گفتند : امسال در 74 کیلو کسی حریف ابراهیم نیست .
مسابقات شروع شد . ابراهیم همه را یکی یکی از پیش رو بر می داشت . با چهار کشتی که برگزار کرد به نیمه نهایی رسید . کشتی ها را یا ضربه می کرد یا با امتیاز بالا می برد .
دو هفته پيش شهيد كاظمى پيش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: يكى اينكه دعا كنيد من روسفيد بشوم، دوم اينكه دعا كنيد من شهيد بشوم. گفتم شماها واقعاً حيف است بميريد؛ شماها كه اين روزگارهاى مهم را گذرانديد، نبايد بميريد؛ شماها همهتان بايد شهيد شويد؛ وليكن حالا زود است و هنوز كشور و نظام به شما احتياج دارد. بعد گفتم آن روزى كه خبر شهادت صياد را به من دادند، من گفتم صياد، شايستهى شهادت بود؛ حقش بود؛ حيف بود صياد بميرد. وقتى اين جمله را گفتم، چشمهاى شهيد كاظمى پُرِ اشك شد، گفت: انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند
!
این کلیپ که البته در سایت به صورت صوتی ارائه شده هر هفته از تلویزیون پخش میشه و طرفداران بسیاری داره با صدای حاج سعید حدادیان و پسرش
دانلود با حجم 4.1 مگابایت از لینک مستقیم 1
صالحین بهشتی را حمایت کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
قاب عکس بابا...
مادر شهید میگفت: بعداز شهادت تك دختر شهید خیلی بیقراری میكرد.هی میرفت قاب عكس بابا را بغل میكرد و گریه میكرد وقتی جواب نمیگرفت میومد پیش من گریه میكرد... یه شب كه
برای رفتن به آرشیو خاطرات شهدا کلیک کنید
شهید بهشتی در آخرین صحبتهای خود پیش از انفجار دفتر حزب جمهوری گفت: دیگر نباید فریب بخوریم و باید فردی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کنیم که به ولایت و نظام پایبند بوده و فردی متعهد، مدیر و مدبر باشد...
برای رفتن به آرشیو سیره شهدا کلیک کنید
یاران امام خمینی رحمه الله علیه، از تمام اقشار مردم بودند؛ با خصوصیات گوناگون و از طبقه های مختلف. از انسان های مؤمن و پاک باخته ای که از ابتدا به اندیشة برقراری حکومت دینی بودند و یا روحانیونی که سال های سال، برای افشاء ماهیتِ ضدِ دینیِ رژیمِ شاهنشاهی تلاش کرده بودند تا معلمان، دانشجویان، دانشگاهیان، پزشکان، مهندسان و همه و همة افرادی که مؤمنانه به اسلام، عشق می ورزیدند. |
مادر شهید میگفت: بعداز شهادت تك دختر شهید خیلی بیقراری میكرد.هی میرفت قاب عكس بابا را بغل میكرد و گریه میكرد وقتی جواب نمیگرفت میومد پیش من گریه میكرد... یه شب كه دیگه از گریه اش به تنگ اومدمو عصبانی شدم آروم به صورت دخترم زدم میگفت دختر دوید رفت داخل اتاقش و گفت مادر بخدا دیگه گریه نمیكنم .صبح بیدارشدم هرچی دختر را صدا زدم جوابی نداد. درب اتاقش را باز كردم پتو را از روش برداشتم دیدم قاب عكس بابا را گرفته تو آغوشش و اینقدر تا صبح گریه كرده تا دق كرده از داغ بابا ...
برای رفتن به آرشیو تصاویر شهدا کلیک کنید.
تعداد صفحات : 2
كد بنر رنگی ما:
كد بنر سیاه و سفید ما: